ابوحلیم

لغت نامه دهخدا

ابوحلیم. [ اَ ح َ ] ( اِخ ) حبیب بن اسلم راعی. رجوع به حبیب... شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال سنجش فال سنجش فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای