مرده شور. [ م ُ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) غسال که مرده را بشوید و غسل دهد : پس مرده شور باز سر شود و سر و ریشش را به نرمی بشوید. ( از ترجمه النهایه ). - رویش را به آب مرده شورخانه شسته اند ؛ سخت بی حیاست ، سخت بی شرم است. - مرده شوربرده ؛ نفرینی است. رجوع به مرده شور شود. - مرده شور تخته شور کردن ؛ نفرین کردن که مرده شور ببرد و به تخته بیفتد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
فرهنگ معین
( ~ . ) (ص فا. ) = مرده شوی : کسی که شغلش شستشو و غسل دادن مردگان است .