لغت نامه دهخدا
فنوج. [ ف َن ْ نو] ( اِخ ) دهستانی است از بخش بمپور شهرستان ایرانشهرکه آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، خرما، لبنیات ، ذرت و تنباکوست. این دهستان شامل 36 آبادی بزرگ و کوچک و دارای بیش از 9000 تن سکنه است. زبان مادری مردم آن بلوچی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
فنوج. [ ف َن ْ نو ] ( اِخ ) ده مرکزی دهستان فنوج از بخش بمپور شهرستان ایرانشهر که دارای 2500 تن سکنه است. سه رشته قنات دارد. محصول عمده آن خرما، غله ، حبوب ، ذرت و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).