گزانگبین
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) شکرک مترشح از بوته های گز را انگبین گویند . این شکرک سفت و شکننده و دارای قند و الکل های مختلف است و خواص دارویی دارد از جمله بعنوان مسهل جهت اطفال و ضد راشی تیسم استعمال میشود . بعلاوه از آن نوعی شیرینی بنام گز درست میکنند و مخصوصا گزی که در اصفهان تهیه میشود از انواع مرغوب این شیرینی است . گز بویژه در اواخر تابستان بدست میاید بدین طریق که در زیر درختچه های گز چادر می اندازند و با چوب محکم به شاخه ها میزنند و مواد مترشحه را جمع آوری میکنند گز خوانسار طرفه خشک انگبینگزانجبین سمسار .
طلی باشد که بر برگ طرفائ نشیند
دانشنامه عمومی
در بین محققان در مورد این که من معادل چه چیزی بوده است اختلاف وجود دارد. بعضی اعتقاد دارند که ریشه لغت من از ریشه لغت منو در مصری به معنی غذا گرفته شده است. بعضی اعتقاد دارد که معادل صمغ درخت گز است که اعراب به فروش آن اشتغال داشتند؛ ولیکن صمغ درخت گز بیش تر از شکر تشکیل شده است و بعید است که بتواند مواد غذایی کافی را برای مردم در زمان طولانی تهیه کند و همچنین تبدیل آن به کیک عملاً غیرممکن است. در توصیف کتاب مقدس ممکن است لغت من از لغت «من هو» به معنی این چیست در زبان آرامی و عربی گرفته شده باشد. من ممکن است به معنی درخت یخ در زبان عربی نیز باشد. این توصیف ممکن است با شهدی که از بدن بعضی حشرات تولید می شود و قابل خوردن است مرتبط باشد که بعضی تصور می کنند معنی واقعی من است. در بیابان چنین ماده ای به زودی تبخیر شده و خراب می شود. این ماده منبع غذایی مناسبی است و دارای مقدار زیادی کربوهیدرات است. همچنین نوعی مورچه وجود دارد که از صمغ درخت گز تغذیه می کند. بعضی دیگر تصور می کنند که من در کتاب مقدس با گزانگبین در فارسی یکسان است. این ماده که سفید رنگ است و در قسمت غربی ایران، عراق و شرق ترکیه رایج است وقتی خشک شود تبدیل به گلوله های سفت می شود. سپس برای تهیه نان می توان این گلوله ها را پودر کرد که با توصیف کتاب مقدس هم خوانی دارد.
در دانش نامه بریتانیا واژه Manna چنین تعریف شده است:
قسمی ماده خوراکی سفید رنگ و عسل مانند که مستقیماً به وسیله حشره یا به کمک حشره بر روی گیاه تولید می شود
ابوریحان بیرونی به تولید شهد توسط حشره بر روی گیاه پرخار اشاره می کند.
ادوارد فردریک ( ۱۸۱۹ م ) در سفرنامه خود آورده است:
در ایران غالباً با نوعی شیرینی پذیرایی می شود که یکی از ترکیبات اصلی آن ماده شیرین سفید صمغ مانندی به نام گزانگبین است که همراه با گلاب و آرد و مغز پسته به صورت قرص شیرینی به قطر تقریباً هشت سانتیمتر و ضخامت کمتر از یک سانتیمتر ساخته می شود. درختچه ای که بر روی آن گز یافت می شود و سرشاخه های آن شباهت به جارو دارد گون می نامند. همه جا، روی سرشاخه های جوان و زیر بوته ها، تکه های گز همانند ریزه های نخ همراه با تعداد بی شمار حشرات کوچک به وفور دیده می شد. فردریک می گوید: با نظر اهالی موافقم و بدون تردید، گز را تولید حیوانی می دانم. جالب توجه اینکه، نظریات فردریک بیشتر از یکصد و پنجاه سال مورد تأیید دیگران قرار نگرفت.
دانشنامه آزاد فارسی
شیرۀ درخت گزانگبین. براثر گزش حشره ای با نام Coccus manniparus ترشح می شود. این ماده دارای ساکاروز است و طبق بررسی های سال های اخیر، علاوه بر مادۀ مذکور حاوی نوعی موسیلاژ قابل هیدرولیز و انواعی از پراکسیدازهاست. گزانگبین ماده ای به رنگ سفید مایل به زرد، با طعمی کمی شیرین و ملایم است که علاوه بر تهیۀ شیرینی و گز، در طب سنتی در مداوای بیماری های کبدی، دستگاه گوارشی و دستگاه تنفس نیز کاربرد دارد. این درخت در مناطق گرمسیر و جنوب ایران می روید.