کدخدای

لغت نامه دهخدا

کدخدای. [ ک َ خ ُ ] ( اِ مرکب ) کدخدا. رجوع به کدخدا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کدخدا . توضیح بمعنی پادشاه : [ کیومرث شد بر جهان کدخدا ی نخستین بکوه اندرون ساخت جای ] .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم