میرزاد. ( ن مف مرکب ) مخفف میرزاده. امیرزاده. ( از یادداشت مؤلف ) : این ، چو روز بار لشکر پیش میر میرزاد وان چوروز عرض پیلان پیش شاه شهریار.منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 28 ).با دهش دست و دین و داد همی باش میر همی باش و میرزاد همی باش.منوچهری.
فرهنگ عمید
میرزاده، امیرزاده.
فرهنگ فارسی
( صفت ) میرزاده : آمدی روزی بمکتب میرداد کودکی را دید پیش میرزاد. ( منطق الطیر )