پیش میر. ( نف مرکب ) که پیش میرد. که قبل از دیگری درگذرد و فوت کند : بسوزد دل مادر پیش میر که باشد جوان مرده و او مانده پیر.نظامی. || پیش مرگ : به هر کس مده بهر چون آب جوی که تا پیش میرت شود هر سبوی.نظامی.
فرهنگ عمید
= پیش مرگ: به سوز دل مادر پیش میر / که باشد جوان مرده و او مانده پیر (نظامی۶: ۱۱۴۸ ).