مراعات نظیر. [ م ُ ت ِ ن َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در بدیع، مراعات النظیر یا مراعات نظیر یا صنعت تناسب آن است که شاعر یا نویسنده در شعر یا نثر خود کلماتی را به کار گیرد که با هم نسبتی و مناسبتی داشته باشند، مثلاًکلمات مزرع و داس و کِشته و درو در این بیت حافظ: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو. یا کلمات اسب ، نطع، پیاده ، رخ ، پیل ، مات که همه مربوط به شطرنج است ، در این بیت خاقانی : از اسب پیاده شو بر نطع زمین رخ نه زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان.
فرهنگ فارسی
از شاعران ونویسندگان است
دانشنامه آزاد فارسی
مُراعات نظیر (یا: مراعات النظیر؛ تناسب؛ به معنی حق کسی را رعایت کردن) در اصطلاح بدیع، تناسب میان کلمات و تعبیرات، چنان که گویی این کلمات و تعبیرات پاره هایی از یک کل باشند و میانشان رابطه ای مفهومی یا تصویری باشد. مانند «شام» و «نیمروز» (خراسان) و «زنگبار» و «چین» که همگی مناطقی جغرافیایی اند اما شاعر، با کمک ایهام، آن ها را در کنار هم قرار داده است: ای شام طرّه های تو سرحدّ نیمروز/وی زنگبار زلف تو اندر درون چین (کمال الدین اسماعیل). در مراعات نظیر کلمات و تعبیرات در یک زمینه اند یا مربوط به یک قصه اند: بهار و سرو و گل و سوسن ای بهار بتان/چو در کنار منی، جمله در کنار من است (ادیب صابر).