هم بوی

لغت نامه دهخدا

هم بوی. [ هََ ] ( ص مرکب ) هم بو. رجوع به هم بو شود.، همبوی. [ هََ ] ( اِخ ) زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

هم بو
زنی که در زمان ضحاک برادر خود را از بند ضحاک نجات داد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال راز فال راز فال حافظ فال حافظ فال زندگی فال زندگی