لغت نامه دهخدا میرزانصیر. [ ن َ ] ( اِخ ) ابن میرزانظام اصفهانی. رجوع به نصیر ( میرزا... ) شود.میرزانصیر. [ ن َ ] ( اِخ ) ابن هاشم بیگ تهرانی. رجوع به نصیر ( میرزا... ) شود.میرزانصیر. [ن َ ] ( اِخ ) اصفهانی. حکیم باشی کریم خان زند و سازنده مثنوی پیر و جوان. رجوع به نصیر ( میرزا... ) شود.