چشمک زدن. [ چ َ / چ ِ م َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) قسمی برهم زدن چشم بقصد ایماء و اشاره. اشاره کردن با گوشه چشم. نوعی غنج و دلال کردن معشوق برای عاشق : چشمکی مزنه و دلی مبره چشمک دیگرش کمک مکنه.شاعر خراسانی ( از انجمن آرا ).رجوع به چشمک و چشمک زن و چشمک کردن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) قسمی بر هم زدن چشم بقصد ایما و اشاره اشاره کردن بگوش. چشم .
دانشنامه آزاد فارسی
چشمک زدن (blink) روشن و خاموش شدن سریع و ناگهانی. همچنین به نحوۀ نمایش مکان نماها، محل درج حروف، گزینه های یک منو، پیغام های اخطار و سایر موضوعات نمایشی روی یک صفحۀ نمایش اطلاق می شود که به منظور جلب توجه از خصوصیت چشمک زدن استفاده می کنند. در یک رابط گرافیکی کاربر، کاربر اغلب می تواند سرعت چشمک زدن را کنترل کند.