پنج وقت

لغت نامه دهخدا

پنج وقت.[ پ َ وَ ] ( اِ مرکب ) اوقات خمسه نماز :
خاقان اکبر آنکه دو عید است در سه بعد
شش روز و پنج وقت ز چار اصل گوهرش.خاقانی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) اوقات پنجگان. نماز .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ورق فال ورق فال ماهجونگ فال ماهجونگ