قسامی

لغت نامه دهخدا

قسامی. [ ق َ می ی ] ( ع ص ) آنکه جامه را اول درنوردد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). من یطوی الثیاب اول طیها حتی تنکسر علی طیه. ( اقرب الموارد ). آنکه جامه درپیچد. ( مهذب الاسماء ). || اسبی که از جانبی اقرح ( پیشانی سفید ) و از جانبی رباع باشد. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ). || ( اِ ) هرچه میان دو چیز باشد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
قسامی. [ ق َ ] ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام اسبی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی فال انگلیسی فال انگلیسی فال تخمین زمان فال تخمین زمان