فسون ساز

لغت نامه دهخدا

فسون ساز. [ ف ُ ] ( نف مرکب ) فسون خوان. آنکه نیرنگ سازد. فسونگر. افسونگر :
برآمد ناگه آن مرغ فسون ساز
به آیین مغان بنمود پرواز.نظامی.فسون سازان که از مه مهره سازند
به چشم افسای همت حقه بازند.نظامی.

فرهنگ فارسی

فسون خوان . آن که نیرنگ سازد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم