فسون خور

لغت نامه دهخدا

فسون خور. [ ف ُ خوَرْ / خُرْ ] ( نف مرکب ) آنچه افسون در او اثر نکند و یا افسون را از میان ببرد :
ید بیضای شاه موسی وار
اژدهای فسون خور اندازد.خاقانی.

فرهنگ فارسی

آن چه افسون در آن اثر نکند و یا افسون را از میان ببرد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان