پروهان

لغت نامه دهخدا

پروهان. [ پ َرْ وَ ] ( ص ، ق ) آشکارا. ظاهر :
زو پشت روزگار قوی گشت و این سخن
در روی روزگار بگوئیم پروهان .اثیرالدین اخسیکتی.

فرهنگ فارسی

آشکارا ظاهرا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال زندگی فال زندگی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال فرشتگان فال فرشتگان