نیک سرانجام

لغت نامه دهخدا

نیک سرانجام. [ س َ اَ ] ( ص مرکب ) خوش عاقبت. عاقبت به خیر :
زهدت به چه کار آید گر رانده درگاهی
کفرت چه زیان دارد گر نیک سرانجامی.سعدی.زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت
کآنکه شد کشته او نیک سرانجام افتاد.حافظ.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که زندگانیش بخجستگی انجام پذیرفته : عاقبت بخیر .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم