نیمه کاره. [ م َ / م ِ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) هرکاری که تمام نشده و نیمه آن باقی مانده باشد. ( ناظم الاطباء ). نیم کاره. ناقص. ناتمام. به اتمام نرسیده. - نیمه کاره گذاشتن ؛ به پایان نرساندن و رها کردن. - نیمه کاره ماندن ؛ ناتمام باقی ماندن. به انجام نرسیدن : بعضی سخنان به اتمام نارسانیده نیمه کاره مانده است. ( رشحات علی بن حسین کاشفی ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ناتمام نیمه کاره : (( کنار آن ( خندق ) فاصله بفاصله خانه های نیمه کار. آجری دیده میشد . ) )