نیاسودن

لغت نامه دهخدا

نیاسودن. [ ن َ دَ ] ( مص منفی ) مقابل آسودن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به آسودن شود :
همیشه نیاساید از جست و جوی
همه ساله هر جای رنگ است و بوی.فردوسی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم