نورمحمد

لغت نامه دهخدا

نورمحمد. [ م ُح َم ْ م َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار، در 8 هزارگزی جنوب غربی حسن آبادسوگند و 4 هزارگزی مغرب نوشاد، در منطقه کوهستانی سردسیری واقع است و 200 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و چشمه ، محصولش غلات و لبنیات و انگور، شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار در ۸ هزار گزی غربی حسن آباد سوگند و ۴ هزاری گزی مغرب نوشاد در منطق. کوهستانی سردسیری واقع است ٠ آبش از رودخانه و چشمه محصولش غلات و لبنیات و انگور شغل مردمش زراعت و گله داری و جاجیم بافی است ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم