نوسخن. [ ن َ / نُو س ُ خ َ / خ ُ ] ( ص مرکب ) طفلی که تازه به گفتار درآمده باشد. ( آنندراج ) : شد مرغ به عاشقی نواساز چون کودک نوسخن هم آواز.فیاضی ( از آنندراج ).|| که سخنان بدیع و نادر گوید. که در سخن مبتکر و مبدع است. رجوع به نوسخنی شود.
فرهنگ فارسی
طفلی که تازه به گفتار در آمده باشد ٠ یا که سخنان بدیع و نادر گوید ٠ که در سخن مبتکر و مبدع است ٠