نازک بینی

لغت نامه دهخدا

نازک بینی. [ زُ ] ( حامص مرکب ) دقت. موشکافی. حالت و صفت نازک بین. رجوع به نازک بین شود.

فرهنگ فارسی

۱ - باریک بینی موشکافی . ۲ - نکته سنجی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم