نابلد. [ ب َ ل َ ] ( ص مرکب ) که راه نبرد. که راهی را نداند. که طریقی را نشناسد. که راه نداند. که نشناسد. || ناشی. که وارد به کاری نیست. که مهارت و آشنائی به کاری ندارد.
فرهنگ عمید
۱. آن که راهی را نداند. ۲. بی خبر از راه ورسم جایی. ۳. آن که در کاری ماهر نباشد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - آنکه راهی را نداند. ۲ - کسی که در کاری مهارت ندارد ناشی .