معنی میرابو | لغت یاب

لغت نامه دهخدا

میرابو. [ ب ُ ] ( اِخ ) اونوره گابریل ریکتی کنت دو ( 1749-1791 م. ). سیاستمدار انقلابی نامی فرانسه ، زندگی وی پیش از سال 1789 به یک سلسله زیاده رویها و مشاجرات با پدرش گذشت و بفرمان وی بارها توقیف شد و به زندان افتاد. با آنکه از طبقه نجبا و اعیان بود در سال 1789 از طرف طبقه سوم ملت فرانسه به نمایندگی انتخاب شد و به علت فصاحت و بلاغتی که داشت بزودی شهرت فراوان یافت. وی خواستار سلطنت مشروطه بود؛ اما در سال 1789 مخفیانه با شاه و ملکه سازش کرد و میانه روی پیشه کردو از این رو مورد حمله و انتقاد ژاکوبن ها قرار گرفت و پیش از آنکه سازش او با دربار برملا گردد درگذشت.
میرابو. [ ب ُ ] ( اِخ ) ویکتور ریکتی مارکی دو ( 1715 - 1789 م. ). سیاستمدار فرانسوی و رهبر فیزیوکراتهای آن کشور است و پدر اونوره گابربل ریکتی کنت دو میرابو.

فرهنگ فارسی

فرانسوی و رهبر فیزیوکراتهای آن کشور و پدر او نوره گابریل ریکتی کنت دومیرابو ۲ - میرابو اونوره گابریل ریکتی کنت دو میرابو ( ۱۷۹۱ - ۱۷۴۹ م . ) سیاستمدار انقلابی نامی فرانسه . زندگی وی پیش از سال ۱۷۸۹ به یک سلسله زیادرویها و مشاجرات با پدرش گذشت و به فرمان وی بارها توقیف و به زندان افتاد. با آنکه از طبقه نجبا و اعیان بود در سال ۱۷۸۹ از طبقه سوم به نمایندگی انتخاب شد و بعلت فصاحت و بلاغتی که داشت بزودی شهرت فراوان یافت . وی خواستار سلطنت مشروطه بود اما در سال ۱۷۸۹ مخفیانه با شاه و ملکه سازش کرد و میانه روی پیشه کرد و از این رو مورد حمله و انتقاد ژاکوبنها قرار گرفت. پیش از آنکه سازش وی با دربار برملا گردد در گذشت . ده دهستان کرون شهرستان نجف آباد استان دهم ( اصفهان ) . در ۴٠ کیلومتری
ویکتور ریکتی مارکی دو میرابو ( متولد ۱۷۱۵ - متوفای ۱۷۸۹ میلادی ) سیاستمدار فرانسوی و رهبر فیزیو کراتهای آن کشور است و پدر اونوره گابریل ریکتی کنت دو میرابو