میار

لغت نامه دهخدا

میار. [ م َی ْ یا ] ( ع ص ) خواربارآور و غله کش از جایی به جایی. ( منتهی الارب ، ماده م ی ر ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
میار. [ م ُی ْ یا ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ مائر. ( منتهی الارب ). و رجوع به مائر شود.

فرهنگ فارسی

جمع مائر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم