منداد

لغت نامه دهخدا

منداد. [ ] ( اِخ ) ابن عبدالحمید، مکنی به ابوعمر الکرخی معروف به ابن لزة. لغوی و ادیب بود. کتاب معانی الشعر از اوست و اشعار باهلی انصاری را شرح کرده است. ( از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 7 ص 178 ). رجوع به همین مأخذ شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم