ملکشهی

لغت نامه دهخدا

ملکشهی. [ م َ ل ِ ش َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ملکشه. ملکشاهی :
نعل سمندتو سزد، حلقه فرج استرت
تاج سر ملکشهی خاتم دست سنجری.خاقانی.و رجوع به ملکشاه و ملکشاهی و ملکشه شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم