ملن

لغت نامه دهخدا

ملن. [ م ِ ل َ ] ( اِخ ) مرکز ایالت «سن ا مارن » که بر کنار رود سن واقع است و 36269 تن سکنه دارد. این شهر دارای دیوار و برج و باروی کهن و کلیسایی است که در حدود قرنهای یازدهم و دوازدهم و پانزدهم میلادی ساخته شده است و نیز دارای صنعت ابزارسازی و صنایع هوانوردی و تولید مواد غذائی است. ناحیه ملن دارای 13 بلوک و 212 بخش است که جمعاً 269229 تن سکنه دارد.
ملن. [ م ِ ل ُ ] ( اِخ ) مترجم یونانی داریوش که بواسطه مرض در راه مانده بود و با رسیدن اسکندر بدانجا به او پناهنده شد و گزارشهای جنگی را به اسکندر داد. ( از تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1441 ).
ملن. [ م ِ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) قسمی کلاه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). از ملون فرانسوی بمعنی خربزه اخذ شده شباهت را.

دانشنامه عمومی

ملن ( به لاتین: Mélin ) یک منطقهٔ مسکونی در بلژیک است که در ژودوآنی واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی فال احساس فال احساس