مقتدایی

لغت نامه دهخدا

مقتدایی. [ م ُ ت َ ] ( حامص ) پیشوایی. رهبری : بعضی از آن قوم که مرتبت پیشوایی و منزلت مقتدایی داشتند پیش آمدند. ( مرزبان نامه ). و رجوع به مقتدا شود.

فرهنگ فارسی

پیشوایی رهبری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال فنجان فال فنجان