معروفه

لغت نامه دهخدا

( معروفة ) معروفة. [ م َ ف َ ] ( ع ص ) ارض معروفة؛ زمین خوشبو. ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ).
معروفه. [ م َ ف َ / ف ِ ] ( از ع ،ص ) در تداول فارسی زبانان ، صفت است زنان بدکار را.

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی در تداول فارسی زبانان صفت است زنان بد کار را .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّعْرُوفَةٌ: سازگار با عرف جامعه ی انسانی - معروف(معروف به معنای هر عملی است که افکار عمومی آن را عملی شناخته شده بداند ، و با آن مانوس باشد ، و با ذائقهای که اهل هر اجتماعی از نوع زندگی اجتماعی خود به دست می آورد سازگار باشد ، و به ذوق نزند )
ریشه کلمه:
عرف (۶۹ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم