مطرناک

لغت نامه دهخدا

مطرناک. [ م َ طَ ] ( ص مرکب ) از: مطر عربی به معنی باران + «ناک » پساوند فارسی و سازنده صفت. باران زا. باران آور. باران وار :
خواجه چنان ابر بانگ دار و مطرناک
هست بقول و عمل همیشه مجرد.منوچهری ( دیوان چ کازیمیرسکی ص 27 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم