مشروعه

لغت نامه دهخدا

( مشروعة ) مشروعة. [ م َ ع َ ] ( ع ص ) نیزه راست کرده شده بسوی کسی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مؤنث مشروع. و رجوع به مشروع شود.
- حکومت مشروعه ؛ حکومتی که منطبق بر قوانین شرع اسلام باشد. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به ترکیب مشروطه مشروعه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مشروع یا حکومت مشروعه . حکومتی که منطبق بر قوانین شرع ( اسلام ) باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم