مرین

لغت نامه دهخدا

مرین. [ م َرْ رَ ] ( ع اِ ) به صیغه تثنیه ، دوبار. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مَرّ و مرة شود.
مرین. [ م ُ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر اًرانة. آنکه مواشی او هلاک شده باشند. ج ، مرینون. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ارانة شود.
مرین. [ م ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 15هزارگزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است و ساکنین آن از طایفه سلیمانی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی از شهرستان جیرفت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق