مرسن

لغت نامه دهخدا

مرسن. [ م َ س ِ ] ( ع اِ ) جای بستن رسن از بینی ستور. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || بینی. ( از اقرب الموارد ). نخست به معنی جای بستن رسن از بینی ستور بوده است سپس به کثرت استعمال برای بینی و حتی بینی انسان به کار رفته است ؛ فعلت ذلک علی رغم مرسنه ؛ أی انفه ؛ یعنی بر خلاف میل او. ( از منتهی الارب ). ج ، مَراسن. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

جای بستن رسن از بینی ستور

دانشنامه عمومی

مرسن ( انگلیسی: Mersen ) شرکت تجهیزات الکتریکی فرانسوی است، که در سال ۱۸۹۱ تأسیس شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم