مردواری

لغت نامه دهخدا

مردواری. [ م َدْ ] ( حامص مرکب ) شجاعت. مردانگی. دلیری :
ابا چندین که دارد مردواری
به دل این داغ دارد کش تو داری.فخرالدین اسعد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم