مرده وار

لغت نامه دهخدا

مرده وار. [ م ُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ، ق مرکب ) چون مرده. مانند مرده. ساکت و ساکن. خموش. و بی حرکت :
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا
به هستی متهم ما زین زبانیم.مولوی.

فرهنگ فارسی

مانندمرده همچون میت : خمش کن مرده وار ای دل . ازیرا بهستی متهم مازین زبانیم . ( دیوان کبیر )
مانند مرده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم