مراک

لغت نامه دهخدا

مراک. [ م َ ] ( ص ) بی سواد. بی علم. ( ناظم الاطباء )؟ || گول فریفته شده. گول خورده از سخن و استهزاشده و مسخره شده. ( ناظم الاطباء )؟

فرهنگ فارسی

بی سواد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال نخود فال نخود فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت