لغت نامه دهخدا محتشمی. [م ُ ت َ ش َ ] ( حامص ) حالت و کیفیت محتشم : شحنه این راه چو غارتگر است مفلسی از محتشمی بهتر است.نظامی.رنجه مشو راحت رنجور باش ساعتی از محتشمی دور باش.نظامی.حکم چو بر عاقبت اندیشی است محتشمی بنده درویشی است.نظامی ( مخزن الاسرار ص 83 ).