مجمری

لغت نامه دهخدا

مجمری. [ م ِ م َ ] ( حامص ) مجمر بودن. حالت و چگونگی مجمر را داشتن :
کرده به صدر کعبه در بهر مشام عرشیان
خاک درت مثلثی دخمه چرخ مجمری.خاقانی.و رجوع به مجمر شود.

فرهنگ فارسی

مجمر بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال عشق فال عشق