گرمایل

لغت نامه دهخدا

گرمایل. [ گ َ ی ِ ] ( اِخ ) همان گرمائیل است که با کاف تازی نیز آورده اند :
یکی نامش ارمایل پاکدین
دگر نام گرمایل پیش بین.فردوسی.رجوع به ارمائیل و ارمایل و گرمائیل شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: گرمایل (پسر) (فارسی) (تلفظ: garmayel) (فارسی: گرمایل) (انگلیسی: garmayel)
معنی: گرمانک، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دو نفر رهاننده ایرانیان از دست ماران ضحاک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش