کرگس

لغت نامه دهخدا

کرگس. [ ک َ گ َ ] ( اِ ) کرکس. مرغ مردارخوار. ( برهان ). طائری است معروف مردارخوار که به هندی گچه گویند فی زماننا گِد گویند. اکثر پر او در تیر به کار برند و مجازاً پرهای تیررا کرگس گویند. ( غیاث اللغات ). رجوع به کرکس شود.
- کرگسان گردون ؛ کرکسان فلک. ( برهان ). دو ستاره بصورت کرگس یکی را نسر طایر و دیگری را نسر واقع گویند. ( غیاث اللغات ). نسر طایر و نسر واقع که دو صورتند از چهل وهشت صورت فلکی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کرکس و ترکیب های ذیل این کلمه و نسر شود.
- کرگس ترکش ؛ تیرهایی را گویند که در ترکش گذارند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

کرکس . مرغ مردار خوار. کرکسان فلک .

دانشنامه عمومی

کرگس یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان دودانگه بخش مرکزی شهرستان هوراند واقع شده است. این روستا ۸۶ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم