کرکدن

لغت نامه دهخدا

کرکدن. [ ک َ ک َدْ دَ / ک َ ک َ دَن ن ] ( معرب ، اِ ) صورتی از کرگدن. حیوانی است به هند در جثه چون پیل و خلقتش چون خلقت گاو و بزرگتر از آن و بر سرش شاخی است. ( از اقرب الموارد ). جانوری است هندی به شکل نزدیک گاومیش به فارسی کرگدن و به هندی کنیدا گویند. بر پوست او هیچ چیز کارگر نمی شود و سپر آن بسیار نیکو و جید باشد و بر پشت بینی خودیک شاخ بزرگ دارد. دشمن پیل است و بسیار قوی ، پیل را به شاخ خود برمی دارد و می کشد و در بیشه آن ، پیل نتواند که بماند. ( منتهی الارب ). رجوع به کرگدن شود.

فرهنگ فارسی

صورتی از کرگدن . جانوریست هندی به شکل نزدیک گاو میش به فارسی کرگدن و به هندی کنیدا گویند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت