کج رفتن

لغت نامه دهخدا

کج رفتن. [ ک َ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) بر صراط غیرمستقیم رفتن. رفتن براه ناراست :
لاجرم چون ستاره راست بود
نتواند که کج رود جدول.سعدی.بدنباله راستان کج مرو.سعدی.

فرهنگ فارسی

بر صراط غیر مستقیم رفتن . رفتن براه ناراست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم