چهارصفه

لغت نامه دهخدا

چهارصفه. [ چ َ/ چ ِ ص ُف ْ ف َ / ف ِ ] ( اِ مرکب ) نوعی بناء. ( یادداشت مؤلف ): ارسلان خان را سرائی بود، چنانکه ما چهارصفه گوئیم بفرمود تا آن چهارصد مرد را بند گران برنهادند و در آن چهارصفه محبوس کردند و آن چهارصفه را چهار در بود. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ).

فرهنگ فارسی

نوعی بنائ.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب