لغت نامه دهخدا
گر از من بچشمی رسد چشم درد
توانم در او توتیا نیز کرد.نظامی ( از آنندراج ).خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم.نظامی ( از آنندراج ).فقیهی به ز افلاطون که آن کش چشم درد آید
یکی کحال کامل به ز صد عطار کژدانش.خاقانی ( از آنندراج ).