چشم درد

لغت نامه دهخدا

چشم درد. [چ َ / چ ِ دَ ] ( اِ مرکب ) درد چشم. ( آنندراج ). وجع چشم. بیماری چشم. نوعی درد که چشم را رسد :
گر از من بچشمی رسد چشم درد
توانم در او توتیا نیز کرد.نظامی ( از آنندراج ).خیالت پیشوای خواب و خوردم
غبارت توتیای چشم دردم.نظامی ( از آنندراج ).فقیهی به ز افلاطون که آن کش چشم درد آید
یکی کحال کامل به ز صد عطار کژدانش.خاقانی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) درد چشم بیماری چشم .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم