پیشکاره

لغت نامه دهخدا

پیشکاره. [ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ، ص مرکب ) رئیس و مهتر باشد. ( اوبهی ). || بمعنی پیشکار است که مزدور و خدمتگزار باشد :
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود.عمادی شهریاری.|| ماماچه و قابله. حاضنة. ( منتهی الارب ). || فرش اطاق مهمانخانه.

فرهنگ عمید

۱. مباشر.
۲. خدمتگزار.
۳. ماما، قابله.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال زندگی فال زندگی فال احساس فال احساس فال راز فال راز