پنگو

لغت نامه دهخدا

پنگو. [ پ ِ ] ( اِ ) پنگان. فنجان. ظرف مسی است دارای درجه که بجای ساعت در تقسیم آب بکار میرود و ته آن سوراخ است آن را در ظرف بزرگتری که آب دارد می گذارند ( این کلمه در گناباد معمول است و شکسته پنگان است ).

فرهنگ فارسی

پنگان فنجان

دانشنامه عمومی

پنگو ( انگلیسی: Pango ) یک کتابخانه موتور طرح بندی متن است که با موتور حروف چینی حرف باز برای نمایش متون چندزبانی کار می کند. عملکرد کامل رندر متن و حمایت چندسکویی از پنگو با استفاده از رابط های برنامه نویسی سکوها و کتابخانه هایی چون یونی اسکرایب و فری تایپ صورت می گیرد. متن پردازش شده توسط پنگو به صورت مشابه در سیستم عامل های مختلف نمایش داده می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت