پشولیده

لغت نامه دهخدا

پشولیده. [ پ ِ دَ / دِ ] ( ن مف ) بشولیده. پریشان.ژولیده. پراکنده. ( برهان قاطع ). متفرق :
دل درویش سراسیمه به است
طره دوست پشولیده خوش است.شرف شفروه ( از فرهنگ جهانگیری ).و نیز رجوع به بشولیده شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال احساس فال احساس فال سنجش فال سنجش فال مکعب فال مکعب