ومعه

لغت نامه دهخدا

( ومعة ) ومعة. [ وَ ع َ ] ( ع مص ) یک بار افتادن باران. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). الدفعة من الماء. ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال میلادی فال میلادی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال نخود فال نخود