وده

لغت نامه دهخدا

وده. [ وَدْه ْ ] ( ع مص ) بازداشتن کسی را از کار و برگردانیدن او. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
وده. [ وَ دَه ْ ] ( ع مص ) برگردیدن از کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

برگردیدن از کار

دانشنامه عمومی

وده ( به آلمانی: Weede ) یک شهر در آلمان است که در زگه برگ واقع شده است. وده ۱٬۰۲۷ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز